- پس میختن
- بد شدن پس از نیکویی، بدشدن، تنزل کردن، عقب رفتن: (روز بروز پس میشاشد)
معنی پس میختن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر افکندن: (آنجا که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد ک)، مجرد گردیدن از علایق
در قمار برده را باختن
بنیان گذاردن، بنیان نهادن، پی افکندن
ریخته شدن پر پرندگان
کنایه از تو لک رفتن
کنایه از عاجز شدن، زبون گشتن،برای مثال آنجا که عقاب پر بریزد / از پشّۀ لاغری چه خیزد؟ (امثال وحکم - ۴۷) ، کنایه از مقهور شدن، کنایه از مجرد شدن
کنایه از تو لک رفتن
کنایه از عاجز شدن، زبون گشتن،